سفره عقد و جهیزیه

در عروسی بلوچی سفره عقد و جهیزیه وجود ندارد. بلوچ ها مراسم عقد را معمولا در مسجد برگزار کرده اند و در حال حاضر نیز این مراسم همچنان ممکن است در مسجد و بدون هیچ تشریفاتی به جاآورده شود. اما اینک علاوه بر مسجد در خانه نیز مراسم عقد به اجرا گذاشته می شود. به هنگام خواندن خطبه عروس به طور مستقیم به داماد «بله» نمی گوید. وقتی عاقد برای خواندن خطبه به خانه داماد می رود یک نفر را به خانه عروس می فرستد تا عروس شخصی را به عنوان وکیل تعیین کند.

این وکیل به طور معمول از خانواده پدری عروس تعیین می شود. عروس معمولا عموی بزرگ یا پدر خود را به عنوان وکیل معرفی می کند. سپس با تعیین وکیل عاقد از داماد و از وکیل عروس درباره مهریه و نکاح می پرسد و بعد خطبه را می خواند. در عروسی بلوچی هیچ خبری از جهیزیه نیست. بنابراین هیچ خانواده ای نگران خرید وسایل خانه برای دختران خود نیستند. در عوض تمام وسایل زندگی را باید پسر تامین کرده باشد. از لحاف و وسایل خواب که معمولا رسم است تا دیگر اقلام لازم و ضروری برای زندگی. در عوض اتفاقی دیگری روی می دهد.

داماد بعد از مراسم عروسی و شب یکجایی، در خانه پدرزن اقامت می کند. این اقامت گاه تا یکسال ادامه پیدا می کند و جنبه بدی در اذهان ندارد. گاه نیز داماد خانه و اسباب زندگی را فراهم کرده  و در خانه خود زندگی را آغاز می کند. به طور معمول زندگی به صورت فرادا آغاز نمی شود و عروس و داماد بلوچ، با خانواده عروس یا داماد زندگی را آغاز می کنند تا کمبودها و نواقص زندگی اشان کمرنگ تر جلوه کند و به مرور حل و فصل شود و بعد که داماد استطاعت گرفتن جایی برای اقامت را یافت آن وقت مستقل می شوند.

سوگ ها و عزاهای عمومی و خصوصی

مردم سیستان و بلوچستان پیرو دین مبین اسلام هستند، در سیستان شیعه و سنی در کنار هم با وحدت مثال زدنی کنار هم زندگی می کنند.برگزاری سوگ ها و عزاهای عمومی در بین اهل تسنن و تشیع همچون سایر نقاط کشور صورت می گیرد، ولی به عزاداری های خصوصی اهمیت خاص می دهند.این اهمیت نشانه همبستگی عمیقی است که در میان مردم سیستان و بلوچستان وجود دارد.موقعی که کسی مریض می شود همه بستگان و همسایگان برای دیدن بیمار می روند.

اگر بیمار بهبود نیافت و فوت کرد، مجلس (پرسه) به مجلس عزا و سوگواری مبدل می شود. حاضرین به گریه و زاری می پردازند، مراسم تدفین برپا می شود.پس از غسل، متوفی را در کفن می پیچند و مردم بر میت نماز می خوانند. سپس متوفی را در تابوت قرار می دهند و به گورستان حمل می نمایند. موقعی که تابوت به گورستان نزدیک شد، مردمی که در گورستان جمع شده اند به اقوام متوفی به استقبال جنازه می روند. جنازه را در گور قرار می دهند.

پس از آن که روی مرده را پوشاندند و قبر را با خاک پر کردند، آنگاه مقداری خرما به حاضران احسان می کنند که خوردن آن ثواب دارد معمولاٌ بستگان متوفی افرادی را که در در مراسم تدفین حضور داشتند به نهار دعوت می کنند و نزدیک ترین فرد متوفی به مدت سه روز در خانه می ماند. در این مدت جهت تسلای خاطر او به دیدنش می روند.

 

 

موسیقی و ادبیات بومی

موسیقی بومی و ترانه های فولک مردم سیستان و بلوچستان ظرافت ویژه ای دارند. این لطافت شاید به دلیل طبیعت خشن و شیوه سخت گذران انسان در این خطه، اندکی غیرعادی به نظر برسد، ولی موسیقی بومی و ترانه های عامیانه مردم این سزمین، نمودار کاملی از سفر مردم آن است.

ترانه های محلی بلوچ بیشتر در مراسم جشن عروسی و مخصوصاٌ عید فطر خوانده می شود. ترانه های محلی سیستان نمایانگر زندگی مادی و معنوی مردم این سرزمین است. اکثر این ترانه ها ارتباط مستقیمی با محیط طبیعی، شیوه زندگی و باورهای دینی و اعتقادی مردم منطقه دارند.

اشعار محلی بلوچ غالباٌ در مراسم اعیاد و مخصوصاٌ عیدفطر خوانده می شود و موزیک محلی که عبارت از سرنا، دهل و طبل است آن را همراهی می کند.

لباس های محلی

شکل پوشش گروه های انسانی ارتباط مستقیمی با شرایط اقلیمی، فرهنگی و قومی هر منطقه دارد. همچنین پوشاک معرف ذوق و هنر، آداب و سنت های جوامع بشری بوده است. یکی از موضوعاتی که پیش از همه توجه انسان را در بدو ورود به سیستان و بلوچستان جذب می کند، تنوع رنگ در پوشاک است. البته این تنوع رنگ در بسیاری از نقاط ایران به ویژه در میان ایل قشقائی، شاهسون و کرد نیز مشهود است. لباس مردان بلوچ عبارت از پیراهن یقه باز، لباده بلند، دستار سفید، کمربند ضخیم است.

کفش مردها از کفش های مخصوصی است که نوک آن به طرف بالا برگشته است و عقیده دارند که این کفش ها آنها رادر راه رفتن چابک کرده و در حرکت موجب زحمت آنها نمی شود.

لباس ن بلوچ، پیراهن بلند است و با حجابی کامل بدن را می پوشاند.

 

 

ابراهیم زاده در رابطه با شهرهای تاریخی استان نیز گفت:شهر سوخته در ۶۰ کیلومتری جنوب زابل کنار جاده زابل و در ۶ کیلومتری قلعه رستم واقع شده و مشتمل بر تپه هایی است که بیش از ۵۰ متر ارتفاع ندارند. وسعت آن دو کیلومتر ونیم می باشد. این مکان بی گمان روزگارانی دراز یکی از مهم ترین مراکز شهرنشینی آسیا در عصر مفرغ بوده است. قدمت این تمدن را به ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد تخمین می زنند.

قدمت شهرسوخته در کاوش های مقدماتی که در این شهر و پیرامون بمپور و بردسیر به عمل آمده است، نشان می دهد که مردمان این سرزمین در هزاره چهارم، سوم و دوم پیش از میلاد تمدن درخشان و همانند تمدن هند و بین النهرین داشته اند.


چابهار زیبای من زندگی ,های ,مردم ,خانه ,عروس ,داماد ,می شود ,می کند ,زندگی را ,ترانه های ,و بلوچستانمنبع

معرفی

کوه های مریخی

روستای تیس

خلیج چابهار

روستای درک

گورستان جن

غارهای بان مسیتی

مشخصات

آخرین جستجو ها

حرفه ای ترین متخصص قلب شرق تهران جدید ترین اخبار داغ و بروز تخفیف دونی بهترین سایت مهتابی کاج موزیک ارزانی نکات آشپزی p142.loxblog.com آکادموزیک